سفارش تبلیغ
صبا ویژن



دی 1387 - نماز

ویژه مسابقات نماز منطقه 2


مدیران :

سید سبحان بطحایی ،

علی سرابادانی

تماس با ما


آرشیو وبلاگ
دی 1387


لینکهای روزانه
آداب نماز [69]
عبور از مقابل نمازگزار [19]
منابع مقالات [70]
رفع شبهات [10]
بخش احکام [50]
احادیث [141]
نماز جماعت [15]
نماز قضا [72]
نماز آیات [37]
بخش پرسش و پاسخ [16]
[آرشیو(10)]


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
دی 1387 - نماز

آمار بازدید
بازدید کل :42887
بازدید امروز : 0
 RSS 


1491 نماز آیات که دستور آن بعدا گفته خواهد شد به واسطه چهار چیز واجب می‏شود: اول: گرفتن خورشید. دوم: گرفتن ماه، اگر چه مقدار کمی از آنها گرفته شود و کسی هم از آن نترسد. سوم: زلزله، اگر چه کسی هم نترسد. چهارم: رعد و برق و بادهای سیاه و سرخ و مانند اینها در صورتی که بیشتر مردم بترسند، که بنابر احتیاط واجب باید برای اینها هم نماز آیات بخوانند.

1492 اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است‏بیشتر از یکی اتفاق بیفتد انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلا اگر خورشید بگیرد و زلزله هم بشود باید دو نماز آیات بخواند.

1493 کسی که چند نماز آیات بر او واجب است اگر همه آنها برای یک چیز بر او واجب شده باشد، مثلا سه مرتبه خورشید گرفته و نماز آنها را نخوانده است موقعی که قضای آنها را می‏خواند، لازم نیست معین کند که برای کدام دفعه آنها باشد و همچنین است اگر چند نماز برای رعد و برق و بادهای سیاه و سرخ و مانند اینها براو واجب شده باشد ولی اگر برای آفتاب گرفتن و ماه گرفتن و زلزله، یا برای دوتای اینها نمازهایی بر او واجب شده باشد بنابر احتیاط واجب باید موقع نیت، معین کند، نماز آیاتی را که می‏خواند برای کدام یک آنها است.

1494 چیزهایی که نام آیات برای آنها واجب است در هر شهری اتفاق بیافتد فقط مردم همان شهر باید نماز آیات بخوانند و بر مردم جاهای دیگر واجب نیست، ولی اگر مکان آنها بقدری نزدیک باشد که با آن شهر یکی حساب شود نماز آیات بر آنها هم واجب است.

1495 از وقتی که خورشید یا ماه شروع به گرفتن می‏کند انسان باید نماز آیات را بخواند و بنابر احتیاط واجب باید به قدری تاخیر نیندازد که شروع به باز شدن کند.

1496 اگر خواندن نماز آیات را به قدری تاخیر بیندازد که آفتاب یا ماه شروع به باز شدن کند باید نیت ادا و قضا نکند ولی اگر بعد از باز شدن تمام آن،نماز بخواند باید نیت قضا نماید.

1497 اگر مدت گرفتن خورشید یا ماه بیشتر از خواندن یک رکعت‏باشد ولی انسان نماز را نخواند، تا به اندازه خواندن یک کعت‏به آخر وقت آن مانده باشد باید نیت ادا کند بلکه اگر مدت گرفتن آنها به اندازه خواندن یک رکعت هم باشد بنابر احتیاط واجب باید نماز آیات را بخواند و ادا است.

1498 موقعی که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق می افتد، انسان باید فورا نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت‏بخواند ادا است.

1499 اگر بعد از باز شدن آفتاب یا ماه بفهمد که تمام آن گرفته بوده باید قضای نماز آیات را بخواند ولی اگر بفهمد مقداری از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نیست.

1500 اگر عده‏ای بگویند که خورشید یا ماه گرفته است چنانچه انسان از گفته آنان یقین پیدا نکند و نماز آیات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته‏اند، در صورتی که تمام خورشید یا ماه گرفته باشد باید نماز آیات را بخواند و اگر دو نفر که عادل بودن آنان معلوم نیست‏بگویند خورشید یا ماه گرفته، بعد معلوم شود که عادل بوده‏اند باید نماز آیات را بخواند، بلکه اگر معلوم شود که مقداری از آن گرفته احتیاط واجب آن است که نماز آیات را بخواند.

1501 اگر انسان به گفته کسانی که از روی قاعده علمی وقت گرفتن خورشید و ماه را می‏دانند، اطمینان پیدا کند که خورشید یا ماه گرفته، بنابر احتیاط واجب باید نماز آیات را بخواند. و نیز اگر بگویند فلان وقت‏خورشید یا ماه می‏گیرد و فلان مقدار طول می‏کشد، و انسان به گفته آنان اطمینان پیدا کند، بنابر احتیاط واجب باید به حرف آنان عمل نماید، مثلا اگر بگویند آفتاب فلان ساعت‏شروع به بازشدن می‏کند، احتیاطا باید نماز را تا آن وقت تاخیر نیندازد.

1502 اگر بفهمد نماز آیاتی را که خوانده باطل بوده، باید دوباره بخواند، واگر وقت گذشته قضا نماید.

1503 اگر در وقت نماز یومیه نماز آیات هم بر انسان واجب شود، چنانجه برای‏هر دو نماز وقت دارد، هر کدام را اول بخواند اشکال ندارد، و اگر وقت‏یکی از آن دو تنگ باشد، باید اول آن را بخواند، و اگر وقت هر دو تنگ باشد، باید اول نماز یومیه را بخواند.

1504 اگر در بین نماز یومیه بفهمد که وقت نماز آیات است، چنانچه وقت نماز یومیه هم تنگ باشد، باید آن را تمام کند، بعد نماز آیات را بخواند، و اگر وقت نماز یومیه تنگ نباشد، باید آن را بشکند و اول نماز آیات، بعد نماز یومیه را بجا آورد.

1505 اگر در بین نماز آیات بفهمد که وقت نماز یومیه تنگ است، باید نماز آیات را رها کند و مشغول نماز یومیه شود و بعد از آن که نماز را تمام کرد، پیش از انجام کاری که نماز را به هم بزند، بقیه نماز آیات را از همان جا که رها کرده بخواند.

1506 اگر در حال حیض یا نفاس زن، آفتاب یا ماه بگیرد و تا آخر مدتی که خورشید یا ماه باز می‏شوند در حال حیض یا نفاس باشد، نماز آیات بر او واجب نیست و قضا هم ندارد.

دستور نماز آیات

1507 نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد، و دستور آن این است که انسان بعد از نیت، تکبیر بگوید و یک حمد و یک سوره تمام بخواند و به رکوع رود و سر از رکوع بردارد، دوباره یک حمد و یک سوره بخواند، باز به رکوع رود تا پنج مرتبه، و بعد از بلند شدن از رکوع پنجم دو سجده نماید و برخیزد و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.

1508 در نماز آیات ممکن است انسان بعد از نیت و تکبیر و خواندن حمد،آیه‏های یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند وبه رکوع رود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند قسمت دوم همان سوره را بخواند و به رکوع رود و همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید، مثلا به قصد سوره "قل هو الله احد" بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید: "قل هو الله احد" دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید: "الله الصمد" باز به رکوع رود و بایستد و بگوید: "لم یلد و لم یولد" و برود به رکوع بازهم سر بردارد و بگوید: "و لم یکن له کفوا احد" و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعداز سر برداشتن، دو سجده کند و رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از سجده دوم، تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.

1509 اگر در یک رکعت از نماز آیات پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در رکعت دیگر یک حمد بخواند و سوره را پنج قسمت کند، مانعی ندارد.

1510 چیزهایی که در نماز یومیه واجب و مستحب است، در نماز آیات هم واجب و مستحب می‏باشد، ولی در نماز آیات مستحب است‏به جای اذان و اقامه سه مرتبه به قصد امید ثواب بگویند: "الصلاة".

1511 مستحب است‏بعد از رکوع پنجم و دهم بگوید "سمع الله لمن حمده" و نیز پیش از رکوع و بعد از آن تکبیر بگوید، ولی بعد از رکوع پنجم و دهم، گفتن تکبیر مستحب نیست.

1512 مستحب است پیش از رکوع دوم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت بخواند،و اگر فقط یک قنوت پیش از رکوع دهم بخواند، کافی است.

1513 اگر در نماز آیات شک کند که چند رکعت‏خوانده و فکرش به جایی نرسد،نماز باطل است.

1514 اگر شک کند که در رکوع آخر رکعت اول است‏یا در رکوع اول رکعت دوم،و فکرش به جایی نرسد، نماز باطل است. ولی اگر مثلا شک کند که چهار رکوع کرده یا پنج رکوع، چنانچه برای رفتن به سجده خم نشده، باید رکوعی را که شک دارد بجا آورده یا نه، بجا آورد. واگر برای رفتن به سجده خم شده، باید به شک خود اعتنا نکند.

1515 هر یک از رکوعهای نماز آیات رکن است که اگر عمدا یا اشتباها کم یا زیاد شود، نماز باطل است.

 



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:20 عصر روز سه شنبه 87 دی 17


منابع مقاله: 

پرتوی از اسرار نماز ، قرائتی، محسن؛

 

 
 

نماز،از حقوق خدا بر عهده انسان است و انجام درست و به موقع آن،بر انسان مکلف واجب است.

کسی که نماز واجب خود را به هر دلیل در وقت آن نخوانده است،مانند:فراموشی،بیهوشی،مستی،یا عدم امکان و از روی اجبار،یا ازروی سهل انگاری و معصیت،و یا آنکه خوانده ولی باطل بوده و بعدافهمیده است،باید آن نمازها را که نخوانده یا باطل بجا آورده،قضا کند.

البته نمازهای روزانه‏ای را که زنان در حال حیض یا نفاس‏نمی‏خوانند،قضا ندارد.

کسی که نماز قضا دارد،باید در خواندن آن کوتاهی نکند،ولی‏واجب نیست فوری آنرا بجا آورد.

انسان تا زنده است،اگر چه از خواندن نمازهای خود عاجز باشد،دیگری نمی‏تواند نمازهای او را قضا نماید.

نماز قضا را می‏توان با جماعت‏خواند.و لازم نیست نماز هر دو یکی باشد.مثلا می‏توان قضای نماز صبح را،در جماعت نماز مغرب و عشاءخواند،یا برعکس.

نمازی که از انسان فوت شده،از نظر تعداد رکعات،به همان صورت‏باید قضا شود.مثلا انسان می‏تواند در مسافرت،قضای نماز چهار رکعتی رابه صورت تمام بخواند.و اگر مثلا در مسافرت،نماز ظهر از انسان قضاشده،در وطن باید آن را به صورت دو رکعتی قضا کند.

(برای آشنایی با مسائل ریزتر نماز مسافر و نماز قضا،به‏«توضیح المسائل‏»رجوع کنید.)



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:19 عصر روز سه شنبه 87 دی 17



1370 کسی که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باید قضای آن را بجاآورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده یا به واسطه سستی، نماز نخوانده باشد ولی نمازهای یومیه‏ای را که زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد.

1371 اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازی را که خوانده باطل بوده باید قضای آن را بخواند.

1372 کسی که نماز قضا دارد باید در خواندن آن کوتاهی نکند ولی واجب نیست فورا آن را بجا آورد.

1373 کسی که نماز قضا دارد می‏تواند نماز مستحبی بخواند.

1374 اگر انسان احتمال دهد که نماز قضایی دارد یا نمازهایی را که خوانده صحیح نبوده، مستحب است احتیاطا قضای آن را بجا آورد.

1375 قضای نمازهای یومیه لازم نیست‏به ترتیب خوانده شود مثلا کسی که یک روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده لازم نیست اول نماز عصر و بعداز آن نماز ظهر را قضا نماید.

1376 اگر بخواهد قضای چند نماز غیر یومیه مانند نماز آیات را بخواند یا مثلا بخواهد قضای یک نماز یومیه و چند نماز غیر یومیه را بخواند لازم نیست آنها را به ترتیب بجا آورد.

1377 اگر کسی نداند که نمازهایی که از او قضا شده کدام یک جلوتر بوده لازم نیست‏به طوری بخواند که ترتیب حاصل شود و هر یک را می‏تواند مقدم بداند.

1378 اگر کسی که نمازهایی از او قضا شده، می‏داند کدام یک جلوتر قضا شده، احتیاط مستحب آن است که به ترتیب قضا کند و آنچه اول قضا شده اول بخواند و دومی را بعد و همین طور.

1379 اگر برای میتی می‏خواهند نماز قضا بدهند، و می‏دانند آن میت ترتیب قضا شدن را می‏دانسته باز لازم نیست طوری قضا را بجا بیاورند که ترتیب حاصل شود.

1380 اگر برای میتی که در مساله پیش گفته شد بخواهند چند نفر را اجیر کنند که نماز بخوانند لازم نیست‏برای آنها وقت مرتب معین کنند که با هم شروع نکنند در عمل.

1381 اگر بدانند که میت ترتیب قضا شدن را نمی‏دانسته یا ندانند که می‏دانسته، لازم نیست‏به ترتیب برای او قضا بجا بیاورند.

1382 در مساله پیش اگر بخواهند چند نفر را برای به جا آوردن نماز میت اجیر کنند لازم نیست وقت معین کنند و می‏توانند همه با هم شروع به قضا کنند.

1383 کسی که چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمی‏داند مثلا نمی‏داند چهار تا بوده یا پنج تا، چنانچه مقدار کمتر را بخواند کافی است و همچنین اگر شماره آنها را می‏دانسته و فراموش کرده، اگر مقدار کمتر را بخواند کفایت می‏کند.

1384 کسی که نماز قضا از همین روز یا روزهای پیش دارد می‏تواند قبل از خواندن نمازی که قضا شده، نماز ادایی را بخواند و لازم نیست نماز قضا را جلو بیندازد.

1385 کسی که می‏داند یک نماز چهار رکعتی نخوانده و نمی‏داند نماز ظهر است‏یا عصر است‏یا عشا، اگر یک نماز چهار رکعتی بخواند به نیت قضای نمازی که نخوانده کافی است.

1386 اگر از روزهای گذشته نمازهای قضا دارد و یک نماز یا بیشتر هم از همان روز از او قضا شده، اگرچه لازم نیست نمازهای قضا را پیش از نماز ادا بخواند حتی اگرچه وقت داشته باشد و ترتیب بین نمازهای قضا را هم بداند ولی احتیاط استحبابی آن است که نمازهای قضا مخصوصا نماز قضای همان روز را پیش از نماز ادا بخواند.

1387 تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهای خود عاجز باشد دیگری نمی‏تواند نمازهای او را قضا نماید.

1388 نماز قضا را با جماعت می‏شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد یا قضا، و لازم نیست هر دو یک نماز را بخوانند مثلا اگر نماز قضای صبح را با نماز ظهر یا عصر امام بخواند اشکال ندارد.

1389 مستحب است‏بچه ممیز یعنی بچه‏ای که خوب و بد را می‏فهمد به نماز خواندن و عبادتهای دیگر عادت دهند بلکه مستحب است او را به قضای نمازها هم وادار نمایند.

نماز قضای پدر که بر پسر بزرگتر واجب است

1390 اگر پدر نماز و روزه خود را بجا نیاورده باشد، چنانچه از روی نافرمانی ترک نکرده و می‏توانسته قضا کند بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگش بجا آورد یا برای او اجیر بگیرد بلکه اگر از روی نافرمانی هم ترک کرده باشد واجب است‏به همین طور عمل کند و نیز روزه‏ای را که در سفر نگرفته اگرچه نمی‏توانسته قضا کند، واجب است که پسر بزرگتر قضا نماید یا برای او اجیر بگیرد.

1391 اگر پسر بزرگتر شک دارد که پدر نماز و روزه قضا داشته یا نه چیزی بر او واجب نیست.

1392 اگر پسر بزرگتر بداند که پدرش نماز قضا داشته و شک کند که بجاآورده یا نه، بنابر احتیاط واجب باید قضا نماید.

1393 اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضای نماز و روزه پدر بر هیچ کدام از پسرها واجب نیست ولی احتیاط مستحب آن است که نماز و روزه اورا بین خودشان قسمت کنند یا برای انجام آن قرعه بزنند.

1394 اگر میت وصیت کرده باشد که برای نماز و روزه او اجیر بگیرند، بعداز آنکه اجیر نماز و روزه او را به طور صحیح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چیزی واجب نیست.

1395 اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر را بخواند باید به تکلیف خود عمل کند مثلا قضای نماز صبح و مغرب و عشا را باید بلند بخواند.

1396 کسی که خودش نماز و روزه قضا دارد اگر نماز و روزه پدر هم براو واجب شود هر کدام را اول بجا آورد صحیح است.

1397 اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر نابالغ یا دیوانه باشد، وقتی که بالغ شد یا عاقل گردید باید نماز و روزه پدر را قضا نماید، و چنانچه پیش از بالغ شدن یا عاقل شدن بمیرد، بر پسر دوم چیزی واجب نیست.

1398 اگر پسر بزرگتر پیش از آنکه نماز و روزه پدر را قضا کند بمیرد بر پسر دوم چیزی واجب نیست.

رساله حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:15 عصر روز سه شنبه 87 دی 17



احکام جماعت

1460 موقعی که ماموم نیت می‏کند باید امام را معین نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست، مثلا اگر نیت کند اقتدا می کنم به امام حاضر نمازش صحیح است.

1461 ماموم باید غیر از حمد و سوره همه چیز نماز را خودش بخواند ولی اگر رکعت اول یا دوم او، رکعت‏سوم یا چهارم امام باشد باید حمد و سوره را بخواند.

1462 اگر ماموم در رکعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشا صدای حمد و سوره امام را بشنود اگر چه کلمات را تشخیص ندهد، باید حمد و سوره را نخواند و اگر صدای امام را نشنود، مستحب است‏حمد و سوره بخواند ولی باید آهسته بخواند و چنانچه سهوا بلند بخواند اشکال ندارد.

1463 اگر ماموم بعضی از کلمات حمد و سوره امام را بشنود، احتیاط واجب آن است که حمد و سوره را نخواند.

1464 اگر ماموم سهوا حمد و سوره بخواند یا خیال کند صدایی را که می‏شنود صدای امام نیست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صدای امام بوده نمازش صحیح است.

1465 اگر شک کند که صدای امام را می‏شنود یا نه، یا صدایی بشنود و نداند صدای امام است‏یا صدای کس دیگر، می تواند حمد و سوره بخواند.

1466 ماموم باید در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، حمد و سوره نخواند و مستحب است‏به جای آن ذکر بگوید.

1467 ماموم نباید تکبیرة الاحرام را پیش از امام بگوید بلکه احتیاط واجب آن است که تا تکبیر امام تمام نشده، تکبیر نگوید.

1468 اگر ماموم پیش از امام عمدا هم سلام دهد نمازش صحیح است.

1469 اگر ماموم غیر از تکبیرة الاحرام و سلام چیزهای دیگر نماز را پیش از امام بگوید اشکال ندارد ولی اگر آنها را بشنود یا بداند امام چه وقت می‏گوید،احتیاط مستحب آن است که پیش از امام نگوید.

1470 ماموم باید غیر از آنچه در نماز خوانده می‏شود کارهای دیگر آن مانند رکوع و سجود را با امام یا کمی بعد از امام به جا آورد و اگر عمدا پیش از امام یا مدتی بعد از امام انجام دهد، معصیت کرده و لی نمازش صحیح است، اما اگر در دو رکن پشت‏سر هم از امام جلو یا عقب بیفتد بنابر احتیاط واجب باید نماز را تمام کند و دوباره بخواند، اگر چه بعید نیست نمازش صحیح باشد و فرادی شود.

1471 اگر سهوا پیش از امام سر از رکوع بردارد، چنانچه امام در رکوع باشد باید به رکوع برگردد و با امام سر بردارد و در این صورت زیاد شدن رکوع که رکن است نماز را باطل نمی‏کند ولی اگر به رکوع برگردد و پیش از آن که به رکوع برسد، امام سر بردارد نمازش باطل است.

1472 اگر اشتباها سر بردارد و ببیند امام در سجده است‏باید به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده این اتفاق بیفتد برای زیاد شدن دو سجده که رکن است نماز باطل نمی‏شود.

1473 کسی که اشتباها پیش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد،و هنوز به سجده نرسیده امام سر بردارد، نمازش صحیح است ولی اگر در هر دو سجده این اتفاق بیفتد، نماز باطل است.

1474 اگر اشتباها سر از رکوع یا سجده بردارد و سهوا یا به خیال اینکه به امام نمی‏رسد به رکوع یا سجده نرود نمازش صحیح است.

1475 اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است چنانچه به خیال این‏که سجده اول امام است، به قصد این که با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده باید بنابر احتیاط نماز را تمام کند و از سر بخواند و اگر به خیال اینکه سجده دوم است‏به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده احتیاط آن است‏که نماز را فرادی تمام نماید اگر چه می‏تواند متابعت امام را بکند و به سجده رود و نماز را تمام کند.

1476 اگر سهوا پیش از امام به رکوع رود و طوری باشد که اگر سر بردارد به‏مقداری از قرائت امام می رسد، چنانچه سر بردارد و با امام به رکوع رود نمازش صحیح است.

1477 اگر سهوا پیش از امام به رکوع رود و طوری باشد که اگر برگردد به چیزی از قرائت امام نمی رسد، واجب است‏سر بردارد و با امام نماز را تمام کند و نمازش صحیح است اگر چه احوط استحبابی در این صورت اعاده نماز است، و اگر سر برندارد تا امام برسد نمازش صحیح است.

1478 اگر سهوا پیش از امام به سجده رود، واجب است که سر بردارد و با امام به سجده رود و نمازش صحیح است اگر چه احتیاط استحبابی در این صورت اعاده نماز است و اگر برنداشت نمازش صحیح است.

1479 اگر امام در رکعتی که قنوت ندارد اشتباها قنوت بخواند یا در رکعتی که تشهد ندارد اشتباها مشغول خواندن تشهد شود ماموم نباید قنوت و تشهد را بخواند ولی نمی‏تواند پیش از امام به رکوع رود، یا پیش از ایستادن امام بایستد بلکه‏باید صبر کند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقیه نماز را با او بخواند.

چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است

1480 اگر ماموم یک مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بایستد، واگر یک زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طوری بایستد که جای سجده‏اش مساوی زانو یا قدم امام باشد، و اگر یک مرد و یک زن، یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام و باقی پشت‏سر امام بایستند، و اگرچند مرد یا چند زن باشند، مستحب است شت‏سر امام بایستند، و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بایستند.

1481 اگر امام و ماموم هر دو زن باشند احتیاط آن است که امام کمی جلوتر بایستد.

1482 مستحب است امام در وسط بایستد و اهل علم و کمال و تقوی در صف اول بایستند.

1483 مستحب است صفهای جماعت منظم باشد و بین کسانی که در یک صف ایستاده‏اند فاصله نباشد و شانه آنان ردیف یکدیگر باشد.

1484 مستحب است‏بعد از گفتن "قد قامت الصلاة" مامومین برخیزند.

1485 مستحب است امام جماعت‏حال مامومی را که از دیگران ضعیف تر است رعایت کند و عجله نکند تا افراد ضعیف به او برسند، و نیز مستحب است قنوت و رکوع و سجود را طول ندهد، مگر

1486 مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذکرهایی که بلند می‏خواند صدای خود را بقدری بلند کند که دیگران بشنوند ولی باید بیش از اندازه صدا را بلند نکند.

1487 اگر امام در رکوع بفهمد کسی تازه رسیده و می‏خواهد اقتدا کند مستحب است رکوع را دو برابر همیشه طول بدهد و بعد برخیزد، اگر چه بفهمد کس دیگری هم برای اقتدا وارد شده است.

چیزهایی که در نماز جماعت مکروه است

1488 اگر در صفهای جماعت جا باشد، مکروه است انسان تنها بایستد.

1489 مکروه است ماموم ذکرهای نماز را طوری بگوید که امام بشنود.

1490 مسافری که نماز ظهر و عشا را دو رکعت می‏خواند مکروه است در این نمازها به کسی که مسافر نیست اقتدا کند و کسی که مسافر نیست مکروه است در این نمازها به مسافر اقتدا نماید.



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:9 عصر روز سه شنبه 87 دی 17



1399 مستحب است نمازهای واجب خصوصا نمازهای یومیه را به جماعت‏بخوانند ودر نماز صبح و مغرب و عشا خصوصا برای همسایه مسجد و کسی که صدای اذان مسجد را می‏شنود بیشتر سفارش شده است.

1400 در روایتی وارد شده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند هر رکعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند هر رکعتی ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر می‏شود تا به ده نفر برسند و عده آنان که از ده گذشت اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمی‏توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.

1401 حاضر نشدن به نماز جماعت از روی بی‏اعتنایی جایز نیست و سزاوار نیست که انسان بدون عذر نماز جماعت را ترک کند.

1402 مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت‏بخواند. و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادی یعنی تنها خوانده شود، بهتر است. و نیز نماز جماعتی را که مختصر بخواند، از نماز فرادی که آن را طول بدهند، بهتر می‏باشد.

1403 وقتی که جماعت‏بر پا می‏شود مستحب است کسی که نمازش را فرادی خوانده دوباره با جماعت‏بخواند و اگر بعد بفهمد که نماز اولش باطل بوده نماز دوم او کافی است.

1404 اگر امام یا ماموم بخواهد نمازی را که به جماعت‏خوانده دوباره با جماعت‏بخواند، در صورتی که جماعت دوم و اشخاص آن غیر از اول باشد، اشکال ندارد.

1405 کسی که در نماز وسواس دارد و فقط در صورتی که نماز را با جماعت‏بخواند از وسواس راحت می‏شود، باید نماز را با جماعت‏بخواند.

1406 اگر پدر یا مادر به فرزند خود امر کند که نماز را به جماعت‏بخواند چون اطاعت پدر و مادر واجب است، بنابر احتیاط واجب باید نماز را به جماعت‏بخواند و قصد استحباب نماید.

1407 احتیاط واجب آن است که نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام علیه‏السلام با جماعت نخوانند، ولی به قصد رجاء مانع ندارد و نمازهای مستحبی را هم نمی‏شود به جماعت‏خواند مگر نماز استسقاء که برای آمدن باران می‏خوانند.

1408 موقعی که امام جماعت نماز یومیه می‏خواند هر کدام از نمازهای یومیه را می‏شود به او اقتدا کرد ولی اگر نماز یومیه‏اش را احتیاطا دوباره می‏خواند فقط در صورتی که ماموم احتیاطش با امام یکی باشد می‏تواند به او اقتدا کند.

1409 اگر امام جماعت قضای نماز یومیه خود را می‏خواند می‏شود به او اقتدا کرد، ولی اگر نمازش را احتیاطا قضا می‏کند یا قضای احتیاطی نماز کس دیگر را می‏خواند اگر چه برای آن پول نگرفته باشد اقتدای به او اشکال دارد ولی اگر انسان بداند صورت اقتدای به او اشکال ندارد.

1410 اگر انسان نداند نمازی را که امام می‏خواند نماز واجب یومیه است‏یا نماز مستحب نمی‏تواند به او اقتدا کند.

1411 اگر امام در محراب باشد و کسی پشت‏سر او اقتدا نکرده باشد کسانی که دو طرف محراب ایستاده‏اند و به واسطه دیوار محراب امام را نمی‏بینند،نمی‏توانند اقتدا کنند، بلکه اگر کسی هم پشت‏سر امام اقتدا کرده باشد اقتدا کردن کسانی که دو طرف او ایستاده‏اند و به واسطه دیوار محراب امام را نمی‏بینند اشکال دارد، بلکه باطل است.

1412 اگر به واسطه درازی صف اول، کسانی که دو طرف صف ایستاده‏اند امام را نبینند می‏توانند اقتدا کنند و نیز اگر به واسطه درازی یکی از صفهای دیگر، کسانی که دو طرف آن ایستاده‏اند، صف جلوی خود را نبینند، می‏توانند اقتدا نمایند.

1413 اگر صفهای جماعت تا درب مسجد برسد کسی که مقابل درب پشت صف ایستاده نمازش صحیح است، و نیز نماز کسانی که پشت‏سر او اقتدا می‏کنند، صحیح می‏باشد ولی نماز کسانی که دو طرف او ایستاده‏اند و صف جلو را نمی‏بینند، اشکال دارد، بلکه باطل است.

1414 کسی که پشت‏ستون ایستاده، اگر از طرف راست‏یا چپ به واسطه ماموم دیگر به امام متصل نباشد نمی‏تواند اقتدا کند. بلکه اگر از دو طرف هم متصل باشد، ولی از صف جلو حتی یک نفر را هم نبیند، جماعت او صحیح نیست.

1415 جای ایستادن امام باید از جای ماموم بلندتر نباشد ولی اگر مکان امام مقدار خیلی کمی بلندتر باشد، اشکال ندارد. و نیز اگر زمین سراشیب باشد و امام در طرفی که بلندتر است‏بایستد در صورتی که سراشیبی آن زیاد نباشد و طوری باشد که به آن زمین مسطح بگویند مانعی ندارد.

1416 اگر جای ماموم بلندتر از جای امام باشد در صورتی که بلندی به مقدار متعارف زمان قدیم باشد مثل آن که امام در صحن مسجد و ماموم در پشت‏بام بایستد اشکال ندارد، ولی اگر مثل ساختمانهای چند طبقه این زمان باشد، جماعت اشکال دارد.

1417 اگر بین کسانی که در یک صف ایستاده‏اند بچه ممیز یعنی بچه‏ای که خوب و بد را می‏فهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است، می‏توانند اقتدا کنند.

1418 بعد از تکبیر امام اگر صف جلو آماده نماز، و تکبیر گفتن آنان نزدیک باشد کسی که در صف بعد ایستاده، می‏تواند تکبیر بگوید ولی احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا تکبیر صف جلو تمام شود.

1419 اگر بداند نماز یک صف از صفهای جلو باطل است، در صفهای بعد نمی‏تواند اقتدا کند، ولی اگر نداند نماز آنان صحیح است‏یا نه، می‏تواند اقتدا نماید.

1420 هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد، اگر چه خود امام ملتفت نباشد، نمی‏تواند به او اقتدا کند.

1421 اگر ماموم بعد از نماز بفهمد که امام عادل نبوده، یا کافر بوده، یا به جهتی نمازش باطل بوده، مثلا بی وضو نماز خوانده، نمازش صحیح است.

1422 اگر در بین نماز شک کند که اقتدا کرده یا نه، چنانچه در حالی باشد که وظیفه ماموم است، مثلا به حمد و سوره امام گوش می‏دهد باید نماز را به جماعت تمام کند، و اگر مشغول کاری باشد که هم وظیفه امام و هم وظیفه ماموم است مثلا در رکوع یا سجده باشد، باید نماز را به نیت فرادی تمام نماید.

1423 انسان در بین نماز جماعت می‏تواند نیت فرادی کند.

1424 اگر ماموم به واسطه عذری بعد از حمد و سوره امام نیت فرادی کند، لازم نیست‏حمد و سوره را بخواند، ولی اگر پیش از تمام شدن حمد و سوره نیت فرادی نماید، باید مقداری را که امام نخوانده بخواند.

1425 اگر در بین نماز جماعت نیت فرادی نماید، بنابر احتیاط واجب نباید دوباره نیت جماعت کند. ولی اگر مردد شود که نیت فرادی کند یا نه، و بعد تصمیم بگیرد نماز را با جماعت تمام کند، نمازش صحیح است.



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:8 عصر روز سه شنبه 87 دی 17



1426 اگر شک کند که نیت فرادی کرده یا نه، باید بنا بگذارد که نیت فرادی نکرده است.

1427 اگر موقعی که امام در رکوع است، اقتدا کند و به رکوع امام برسد، اگر چه ذکر امام تمام شده باشد، نمازش به طور جماعت صحیح است و یک رکعت‏حساب می‏شود، اما اگر به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد، نمازش به طور فرادی صحیح می‏باشد و باید آن را تمام نماید.

1428 اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود و شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، نمازش صحیح است و فرادی می‏شود.

1429 اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد، می‏تواند نیت فرادی کند، یا صبر کند تا امام برای رکعت‏بعد برخیزد و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند و لی اگر برخاستن امام به قدری طول بکشد که نگویند این شخص نماز جماعت می‏خواند، باید نیت فرادی نماید.

1430 اگر اول نماز یا بین حمد و سوره اقتدا کند و پیش از آن که به رکوع رود امام سر از رکوع بردارد، نماز او به طور جماعت صحیح است، و باید رکوع کند و خود را به امام برساند.

1431 اگر موقعی برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت‏برسد، باید بعد از نیت و گفتن تکبیرة الاحرام بنشیند و تشهد را با امام بخواند ولی سلام را نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بایستد و بدون آن که دوباره نیت کند و تکبیر بگوید، حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند.

1432 ماموم نباید جلوتر از امام بایستد، و اگر مساوی او هم بایستد، اشکال دارد و به احتیاط واجب باید کمی عقب تر از امام بایستد، اگر چه قد او بلندتر از امام باشد، که در رکوع و سجود سرش جلوتر از امام باشد.

1433 در نماز جماعت‏باید بین ماموم و امام پرده و مانند آن که پشت آن دیده نمی‏شود فاصله نباشد، و همچنین است‏بین انسان و ماموم دیگری که انسان به واسطه او به امام متصل شده است ولی اگر امام، مرد و ماموم زن باشد چنانچه بین آن زن و امام یا بین آن زن و ماموم دیگری که مرد است و زن به بواسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشکال ندارد.

1434 اگر بعد از شروع به نماز بین ماموم و امام یا بین ماموم و کسی که ماموم به واسطه او متصل به امام است پرده یا چیز دیگری که پشت آن را نمی‏توان دید فاصله شود، نمازش فرادی می‏شود، و صحیح است.

1435 اگر بین جای سجده ماموم و جای ایستادن امام به قدر گشادی بین دو قدم فاصله باشد اشکال ندارد، و نیز اگر بین انسان به واسطه مامومی که جلوی او ایستاده و انسان به وسیله او به امام متصل است‏به همین مقدار فاصله باشد نمازش اشکال ندارد، و احتیاط مستحب آن است که جای سجده ماموم با جای کسی که جلوی او ایستاده هیچ فاصله نداشته باشد.

1436 اگر ماموم به واسطه کسی که طرف راست‏یا چپ او اقتدا کرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه به اندازه گشادی بین دو قدم هم فاصله داشته باشند نمازش صحیح است.

1437 اگر در نماز بین ماموم و امام یا بین ماموم و کسی که ماموم به واسطه او به امام متصل است‏بیشتر از یک قدم بزرگ فاصله پیدا شود نمازش فرادی می‏شود و صحیح است.

1438 اگر نماز همه کسانی که در صف جلو هستند تمام شود یا همه نیت فرادی نمایند، اگر فاصله به اندازه یک قدم بزرگ نباشد نماز صف بعد به طور جماعت صحیح، و اگر بیشتر از این مقدار باشد فرادی می‏شود و صحیح است.

1439 اگر در رکعت دوم اقتدا کند قنوت و تشهد را با امام می‏خواند و احتیاط آن است که موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند کند و باید بعد از تشهد با امام برخیزد و حمد و سوره را بخواند و اگربرای سوره وقت ندارد، حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند، یا نیت فرادی کند و نمازش صحیح است، ولی اگر در سجده به امام برسد، بهتر است که احتیاطا نماز را دوباره بخواند.

1440 اگر موقعی که امام در رکعت دوم نماز چهار رکعتی است اقتدا کند، بایددر رکعت دوم نمازش که رکعت‏سوم امام است، بعد از دو سجده بنشیند و تشهد را به‏مقدار واجب بخواند و برخیزد، و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبیحات وقت ندارد،یک مرتبه بگوید و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.

1441 اگر امام در رکعت‏سوم یا چهارم باشد و ماموم بداند که اگر اقتدا کند و حمد را بخواند به رکوع امام نمی رسد، بنابر احتیاط واجب باید صبر کند تا امام به رکوع رود، بعد اقتدا نماید.

1442 اگر در رکعت‏سوم یا چهارم امام اقتدا کند، باید حمد و سوره را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد باید حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند، ولی اگر در سجده به امام برسد بهتر است که احتیاطا نماز را دوباره بخواند.

1443 کسی که می‏داند اگر سوره را بخواند در رکوع به امام نمی رسد، باید سوره را نخواند، ولی اگر خواند نمازش صحیح است.

1444 کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام می رسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید.

1445 کسی که یقین دارد، اگر سوره را بخواند به رکوع امام می رسد، چنانچه سوره را بخواند و به رکوع نرسد نمازش صحیح است.

1446 اگر امام ایستاده باشد و ماموم نداند که در کدام رکعت است می‏تواند اقتدا کند ولی باید حمد و سوره را به قصد قربت‏بخواند و اگر چه بعد بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده نمازش صحیح است.

1447 اگر به خیال این که امام در رکعت اول یا دوم است‏حمد و سوره نخواند و بعد از رکوع بفهمد که در رکعت‏سوم یا چهارم بوده نمازش صحیح است. ولی اگر پیش از رکوع بفهمد باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد فقط حمد را بخواند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.

1448 اگر به خیال این که امام در رکعت‏سوم یا چهارم است‏حمد و سوره را بخواند و پیش از رکوع یا بعد از آن بفهمد که در رکعت اول یا دوم بوده نمازش صحیح است.

1449 اگر موقعی که مشغول نماز مستحبی است جماعت‏بر پا شود چنانچه اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت‏برسد، مستحب است نماز را رها کند و مشغول نماز جماعت‏شود بلکه اگر اطمینان نداشته باشد که به رکعت اول برسد مستحب است‏به همین دستور رفتار نماید.

1450 اگر موقعی که مشغول نماز سه رکعتی یا چهار رکعتی است جماعت‏بر پا شود چنانچه به رکوع رکعت‏سوم نرفته و اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت‏برسد، مستحب است‏به نیت نماز مستحبی نماز را دو رکعتی تمام کند و خود را به جماعت‏برساند.

1451 اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد یا سلام اول باشد لازم نیست نیت فرادی کند.

1452 کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می‏خواند می‏تواند برخیزد و نماز را تمام کند و یا انگشتان دست، و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد.

شرایط امام جماعت

1453 امام جماعت‏باید بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحیح بخواند، و نیز اگر ماموم مرد است امام او هم باید مرد باشد. و اقتدا کردن بچه ممیز که خوب و بد را می‏فهمد به بچه ممیز دیگر جایز نیست. و احتیاط واجب آن است که امام زن نیز مرد باشد.

1454 امامی را که عادل می دانسته، اگر شک کند به عدالت‏خود باقی است‏یا نه، می تواند به او اقتدا نماید.

1455 کسی که ایستاده نماز می‏خواند نمی‏تواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می‏خواند اقتدا کند و کسی که نشسته نماز می‏خواند نمی‏تواند به کسی که خوابیده نماز می‏خواند، اقتدا نماید.

1456 کسی که نشسته نماز می‏خواند می‏تواند به کسی که نشسته نماز می‏خواند اقتدا کند و همچنین کسی که خوابیده است می‏تواند به کسی که نشسته نماز می‏خواند اقتدا کند ولی کسی که نشسته نماز می‏خواند نمی‏تواند به کسی که خوابیده نماز می‏خواند، اقتدا نماید.

1457 اگر امام جماعت‏به واسطه عذری با تیمم یا با وضوی جبیره‏ای نماز بخواند می‏شود به او اقتدا کرد ولی اگر به واسطه عذری با لباس نجس نماز می‏خواند بنابر احتیاط واجب نباید به او اقتدا کرد.

1458 اگر امام مرضی دارد که نمی‏تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند بنابر احتیاط واجب نمی‏شود به او اقتدا کرد.

1459 بنابر احتیاط واجب کسی که مرض خوره یا پیسی دارد، نباید امام جماعت‏شود.



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:8 عصر روز سه شنبه 87 دی 17


عدالت در امام جماعت

از شرایط امام جماعت،عادل بودن است.

عدالت را در کتب فقهی تعریف کرده‏اند.فقهای گرانقدر،از جمله‏حضرت امام خمینی(قدس سره)می‏فرمایند:

عدالت،یک حالت درونی است که انسان را از ارتکاب گناهان‏کبیره،و تکرار و اصرار نسبت‏به گناهان صغیره باز دارد. (37) پاکی،تقوا،دوری از گناه،از نشانه‏های عدالت است.بنا به‏اهمیت این صفت،در نظام اسلامی یکی از امتیازات به حساب آمده ودر فقه اسلامی و قانونی اساسی،داشتن آن برای مسئولان بلند پایه ومشاغل حساس،شرط است و کارهای مهم کشور و امور مردم،باید بدست افراد عادل انجام گیرد.

به برخی از این موارد که عدالت‏شرط است،توجه کنید:

در مسائل عبادی،امام جماعت‏باید عادل باشد.

در مسائل سیاسی عبادی،مثل نماز جمعه،خطیب و امام جمعه بایدعادل باشد.

در مسائل سیاسی و حقوقی،(همچون نمایندگی مجلس و تصویب‏قوانین)نظر فقهای عادلی بنام‏«شورای نگهبان‏»معتبر است.

در مسائل حقوقی،گرفتن و دادن هر حق به صاحبش،باید با گواهی‏افراد عادل باشد.

در مسائل تربیتی،اجرای حدود اسلامی و تادیب ظالم و خلافکار،وقتی است که افراد عادل،به خلاف و گناه او شهادت دهند.

در مسائل اقتصادی،بیت المال باید دست افراد عادل باشد.

در مسائل اجتماعی و فرهنگی،پخش و نشر خبرها،باید دست افرادعادل باشد و به خبر افراد فاسق،اعتماد نمی‏توان کرد، مگر پس ازتحقیق و تفحص.

در مسائل نظامی،فرمانده کل قوا،با رهبری است،که عدالت‏شرط‏آنست.

پس عدالت،از ارکان مهم در نظام حکومتی اسلام و واگذاری‏مسئولیت‏های اجتماعی و تنظیم امور زندگی است.

راه شناخت عدالت

گرچه برخورداری از عدالت،و داشتن ملکه ترک گناه،از اموردرونی افراد است،ولی با علائم و نشانه‏هایی که در زندگی و عمل افرادبروز می‏کند،می‏توان به بود و نبود آن در افراد،پی برد.در روایات، برخی از این علائم به چشم می‏خورد و بعضی ملاک‏ها بیان شده که باوجود آنها،می‏توان کسی را عادل شمرد.

از امام صادق(ع)پرسیدند:عادل کیست؟

فرمود:

«اذا غض طرفه من المحارم و لسانه عن الماثم و کفه عن‏المظالم‏» (38) کسی که چشمش را از نامحرم،زبانش را از گناه، ودستش را از ظلم حفظ کند:

پیامبر خدا(ص)نیز در حدیثی انسان جوانمرد و عادل را چنین معرفی‏می‏کند:

«من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم‏فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته...» (39) کسی که با مردم،در معاملات،ستم نکند و در سخن،دروغ نگوید و در وعده‏هایش تخلف نکند،او از کسانی‏است که مروتش کامل و عدالتش آشکار است.

از امام صادق(ع)سؤال شد:عدالت انسان را از کجا بشناسیم؟

فرمود:همین که کسی اهل حیا و عفت‏باشد و در خوراک و گفتار وشهوت،خود را به گناه نیالاید،و از گناهان بزرگی مثل زنا،ربا،شراب،فرار از جنگ،...(که مورد تهدید قرآن است)بپرهیزد،و جز در مواردی‏که عذر دارد،از شرکت در جماعت مسلمین دوری نکند،چنین انسانی‏عادل است و تفتیش از عیوب او و غیبت او بر مردم حرام است... (40) در روایات دیگری می‏خوانیم:

به آنکس که نمازهای پنجگانه را به جماعت‏بخواند،خوشبین باشیدو گواهی او را بپذیرید. (41) شاید آنچه را که فقهاء،به عنوان‏«حسن ظاهری‏»در عدالت‏بیان‏می‏کنند،همین باشد که با حضورش در مراسم و جماعت مسلمین ونبودنش در مراکز فساد و گناه،مایه اعتماد مردم شود و او را از این‏طریق،انسان عادل و درست کاری بشناسند.

امام باقر(ع)در مورد عدالت زنان می‏فرماید:

همین که اهل حجاب و از خانواده‏های محترم بود و از شوهر خویش‏اطاعت می‏کرد و از کارهای ناپسند و جلوه‏گری‏های ناروا پرهیز داشت،عادل است. (42) در بعضی روایات،«فاسق‏»را کسانی می‏داند که به خاطر گناهان‏زشت علنی،در جامعه شلاق خورده،یا میان مردم مشهور به خلاف وبدکاری یا مورد سوءظن باشند. (43) البته معنای عدالت در یکنفر،آن نیست که در طول عمر،مرتکب‏گناهی نشده باشد،چرا که این ویژگی،تنها در انبیاء و اولیاء معصوم‏است،ولی همین که ما،در ظاهر،از او گناه بزرگی ندیده باشیم،کافی‏است.

این نیز ناگفته نماند که:اگر کسی خود را عادل نمی‏داند،و حتی به مردم بگوید که من عادل نیستم،اما مردم او را عادل و با تقوا بشناسند،می‏تواند امام جماعت‏شود و مردم نیز می‏توانند به او اقتدا کنند و اگرمردم،مایل به اقتدا باشند،نباید سرپیچی کند. (44) و حتی اگر پس ازنماز جماعت،معلوم شود که امام جماعت،عادل نبوده،نمازهایی را که‏پشت‏سر او خوانده‏اند صحیح است و اعاده لازم نیست. (45)

چرا بعضی به جماعت نمی‏روند؟

با همه پاداشها و آثاری که برای نماز جماعت وجود دارد،برخی ازاین فیض بزرگ محرومند و با تاسف،شاهدیم که بسیاری، به آن‏بی اعتنا و کم رغبت‏اند و حتی در همسایگی مسجد به سر می‏برند،ولی‏در جماعت مسلمین حاضر نمی‏شوند و مسجدها،گاهی به صورت‏ناراحت کننده و دردآوری خلوت است.

علت‏شرکت نکردن افراد در نمازهای جماعت،گوناگون است.

بعضی واقعا عذر دارند و دلیلشان پذیرفتنی است،ولی در بسیاری موارد،بهانه‏هایی پوچ،بیشتر نیست.مروری به اینگونه دلایل و بهانه‏هامی‏کنیم:

بعضی،از پاداشهای نماز جماعت،غافلند.

برخی،از بدرفتاری برخی نمازگزاران در مسجد،به نماز جماعت‏بی رغبت می‏شوند.

بعضی،تنها بد اخلاقی امام جماعت را،بهانه عدم شرکت‏خود قرارمی‏دهند و آنرا منافی با عدالت او به حساب می‏آورند.

بعضی،بخاطر همفکر نبودن امام جماعت،با دیدگاههای سیاسی آنان‏نسبت‏به موضوعات و اشخاص و...از شرکت در جماعت،دوری‏می‏کنند.

بعضی،بخاطر مشغولیت‏های اقتصادی و اجتماعی و گرفتاری‏های‏روزمره،از پاداشهای عظیم نماز جماعت محروم می‏شوند.

بعضی،از برخورد سرد افراد مسجد،دلسرد می‏شوند و دیگرنمی‏روند.

بعضی،عیب‏های بستگان و نزدیکان امام جماعت را به حساب اومی‏گذارند و او را قبول ندارند.

بعضی،شرکت‏خود را در نماز جماعتی را،مایه تقویت و بزرگ شدن‏پیشنماز در جامعه می‏دانند و از آن پرهیز دارند،بی آنکه دلیلی روشن بربیعدالتی امام جماعت داشته باشند.

بعضی،از روی غرور،حاضر نیستند در نماز جماعت‏یک امام جوان‏یا فقیرزاده،اما پاک و متعهد و لایق،شرکت کنند.

برخی هم،تن‏پرور و تنبل‏اند و در عبادات،بی حوصله و کسل‏اند ونماز جماعت را،بجای آنکه کار بدانند،بار می‏دانند و به سختی‏حاضرند دست از کارهای دیگر بکشند و به جمع مسلمانان در نمازبپوشندند.

بعضی نیز،از طول کشیدن نماز جماعت،از مسجد می‏گریزند.

بعضی نیز،از متولی یا دست‏اندرکاران مسجد،خوششان نمی‏آید،ازاین رو به نماز جماعت نمی‏آیند.

اینها گوشه‏ای از علل سردی برخی نسبت‏به حضور در نماز جماعت‏بود.

همانطور که دیدید،بیشتر اینها،بهانه‏هایی غیر قابل اعتناست. اگر آگاهی و رشد دینی مردم به حدی برسد که عوامل یاد شده راکنار بگذارند،و با خلوص و همدلی،در صفوفی منظم کنار هم بنشینند،به پاداش‏های عظیم جماعت،توجه داشته باشند،بدخلقی پیشنماز را،مغایر با عدالت او ندانند،گناه بستگان او را به حساب او نگذارند،و...به برکات و آثار مثبت فراوان این‏«گردهمایی دینی‏»

بیندیشند،خواهیم دید که مساجد،رونق بیشتری خواهد یافت و خلوتی‏نمازهای جماعت،از میان خواهد رفت.

البته،صلاحیت‏های علمی و اخلاقی پیشنماز،و محیط گرم وآموزنده بودن مساجد،و برخورد شایسته و احترام‏آمیز با شرکت کنندگان درنماز،به خصوص با جوانان و نوجوانان،می‏تواند سهم عمده‏ای در جذب‏آنان به مسجد،این کانون وحدت و معنویت داشته باشد.

سهم مسئولان فرهنگی،تبلیغی و تربیتی کشور نیز در این زمینه،مهم‏است.

اگر مربیان محترم و معلمان و پدران و مادران،خود در جماعت‏هاشرکت کنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بایستند،یا به مساجدبروند،الهام بخش دیگران نیز خواهد بود.

اگر مدارس،در کنار مساجد ساخته شود،برای حضور دانش‏آموزان‏در نمازهای جماعت،تسهیلی به حساب می‏آید.

پی‏نوشتها:

1- وسائل،ج 5 ص 375،کنز العمال،ج 8 حدیث 22799.

2- من لا یحضره الفقیه،ج 1 ص 377.

3- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.

4- کنز العمال،ج 8 حدیث 22815 از پیامبر اسلام(ص).

5- کنزالعمال،ج 8 حدیث 22818 و 22827.

6- کنزالعمال،ج 8 ص 258.

7- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 487،رساله حضرت امام،مسئله 1400.

8- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.

9- کنزالعمال،ج 8 ص 256.

10- و اذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی(نساء،آیه 142).

11- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.

12- همان مدرک.

13- همان مدرک،ص 689،وسائل،ج 5 ص 373.

14- سفینة البحار،ج 1،جماعت.

15- کنز العمال،ج 8 حدیث 22792.

16- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1400.

17- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1402.

18- وسائل،ج 5 ص 377.

19- کنزالعمال،ج 8 ص 255.

20- و21- سفینة البحار،ج 1،جماعت.

22- و23- من لا یحضره،ج 1 ص 377.

24- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 490.

25- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 491،وسائل،ج 5 ص 416.

26- وافی،ج 2 ص 177.

27- و28- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 491.

29- وسائل ج 5 ص 417 و مستدرک،ج 1 ص 492.

30- اعراف،آیه 31.

31- نورالثقلین،ج 2 ص 19.

32- و33- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 492.

34- من لا یحضر،ج 1 ص 381.

35- وافی،ج 1 ص 177،مستدرک الوسائل،ج 1 ص 492 و 493،وسائل،ج 4 ص 419.

36- من لا یحضر،ج 1 ص 378.

37- تحریر الوسیله،ج 1،بحث امام جماعت.

38- بحار،ج 75 ص 248.

39- بحار،ج 67 ص 1-

40- استبصار،ج 3 ص 12.

41- وسائل،ج 18 ص 291.

42- استبصار،ج 3 ص 13.

43- وسائل،ج 18 ص 295.

44- جواهر،ج 13 ص 277،تحریر الوسیله،ج 1،شرایط امام جماعت.

45- تحریرالوسیله،شرایط امام جماعت.

پرتوی از اسرار نماز صفحه 207 محسن قرائتی

 



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:7 عصر روز سه شنبه 87 دی 17


بر پایی فریضه‏های دینی به صورت دسته جمعتی،غیر از پاداش‏های فراوانی که یاد شد،در زندگی فردی و اجتماعی امت مسلمان نیز،آثارمثبت و فراوانی دارد که به برخی اشاره می‏شود:

1- آثار معنوی

بزرگترین اثر معنوی نماز جماعت،همان پاداش‏های الهی است که گفته شد.روایت است که شبی،علی علیه السلام تا سحر به عبادت‏مشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائی خواند و استراحت‏کرد.

رسولخدا(ص)که آنحضرت را در جماعت صبح ندید،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زنده‏داری علی(ع)و عذر او از نیامدن به‏مسجد سخن گفت.پیامبر فرمود:پاداشی که بخاطر شرکت نکردن درنماز جماعت صبح،از دست علی(ع)رفت، بیش از پاداش عبادت تمام‏شب است. (14) رسول خدا(ص)فرموده است:

لان اصلی الصبح فی جماعة احب الی من ان اصلی لیلتی‏حتی اصبح (15) اگر نماز صبح را به جماعت‏بخوانم،در نظرم محبوب‏تر ازعبادت و شب زنده‏داری تا صبح است.

بخاطر همین فضیلت و پاداش‏هاست که اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربیشتر شود،اگر تمام آسمان‏ها کاغذ،و دریاها مرکب و درخت‏ها قلم شودو فرشتگان بنویسند،پاداش یک رکعت آنرا نمی‏توانند بنویسند. (16). و نماز جماعت‏با تاخیر،بهتر از نماز فرادی در اول وقت است. (17)

2- آثار اجتماعی

نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزدیکی دلها و تقویت کننده‏روح اخوت است.

نوعی حضور و غیاب بی تشریفات،و بهترین راه شناسائی افراداست.

نماز جماعت،بهترین،بیشترین،پاکترین و کم خرج‏ترین‏اجتماعات دنیاست و نوعی دید و بازدید مجانی و آگاهی از مشکلات ونیازهای یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعی بین آحاد مسلمین است.

3- آثار سیاسی

نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام‏صفوف است.

تفرقه‏ها را می‏زداید،بیم در دل دشمنان می‏افکند،منافقان را مایوس‏می‏سازد،خار چشم بدخواهان است.

نماز جماعت،نمایش حضور در صحنه و پیوند«امام‏»و«امت‏»

است.

4- آثار اخلاقی،تربیتی

در نماز جماعت،افراد در یک صف قرار می‏گیرند و امتیازات موهوم صنفی،نژادی،زبانی،مالی و...کنار می‏رود و صفا و صمیمیت ونوعدوستی در دلها زنده می‏شود و مؤمنان،با دیدار یکدیگر در صف‏عبادت،احساس دلگرمی و قدرت و امید می‏کنند.

نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صف‏بندی و وقت‏شناسی‏است.

روحیه فردگرایی و انزوا و گوشه‏گیری را از بین می‏برد و نوعی مبارزه‏با غرور و خودخواهی را در بر دارد.

نماز جماعت،«وحدت‏»در گفتار،جهت،هدف و امام را می‏آموزدو از آنجا که باید پرهیزکارترین و لایق‏ترین اشخاص،به امامت نمازبایستد،نوعی آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.

نماز جماعت،کینه‏ها و کدورت‏ها و سوء ظن‏ها را از میان می‏برد وسطح دانش و عبودیت و خضوع را در جامعه اهل نماز، افزایش می‏دهد.

به خاطر اینهمه آثار است که به نماز جماعت،آنهمه توصیه شده‏است.حتی نابینایی وقتی از حضور پیامبر،اجازه خواست که به مسجدنیاید،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ریسمانی ببندد و به کمک آن،خود را به نماز جماعت‏برساند. (18) و نیز، نابینایانی که اجازه ترک شرکت‏در نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود. (19) از طرف دیگر،برخورد شدید نسبت‏به کسانی که به نماز جماعت‏اهمیت نمی‏دهند،نشان دیگری بر اهمیت و سازندگی آن است.

در حدیث است که به چنان کسان،همسر ندهید (20) و معرف آنان‏نشوید. (21)

امام جماعت

در نماز جماعت،آنکه جلو می‏ایستد و مردم به او اقتدا می‏کنند،«امام‏»نام دارد.بعضی نیز به او«پیشوا»می‏گویند.در نظام اجتماعی‏سیاسی اسلام،آنکه پیشوایی جمعی را به عهده دارد،باید از یک سری‏فضیلت‏ها و برتری‏ها برخوردار باشد،تا فضایل او،الهام‏بخش دیگران نیزباشد.در نماز جماعت نیز،پیشنماز،باید در علم و عمل و تقوا و عدالت،برتر از دیگران باشد.

در حدیث می‏خوانیم:«فقدموا افضلکم‏» (22) و«فقدموا خیارکم‏»، (23) یعنی با فضیلت‏ترین و بهترین خودتان را جلو بیندازید و به او اقتدا کنید.

احادیث،در این باره،بسیار است.به چند نمونه اشاره می‏کنیم:

امام جماعت،باید کسی باشد که مردم به ایمان و تعهد او اطمینان‏داشته باشند. (24) امام صادق(ع)فرمود:امام جماعت، رهبری است که شما را به سوی‏خدا می‏برد،پس بنگرید که به چه کس اقتدا می‏کنید. (25) ابوذر فرمود:امام شما،در قیامت، شفیع شماست.پس شفیع خودتان‏را از افراد سفیه و فاسق قرار ندهید. (26) اقتدا کردن به افراد ناشناخته و آنان که در دین یا امامت،غلومی‏کنند،نهی شده است. (27) افرادی که در جامعه،بخاطر گناه علنی، شلاق خورده‏اند،یا از طریق نامشروع،بدنیا آمده‏اند،حق امام جماعت‏شدن ندارند. (28) امام جماعت،باید مورد قبول مردم باشد،و گرنه آن نماز،مورد قبول‏درگاه خداوند نیست. (29) امام صادق(ع)در تفسیر این آیه شریفه (خذوا زینتکم عند کل‏مسجد) (30) هنگام رفتن به مسجد، ینت‏خود را همراه داشته باشید)

فرمود:زینت مسجد،پیشوای شایسته و امام جماعت مسجد است. (31) البته پوشیدن لباس پاک و داشتن وقار و عطر زدن و. ..نیز درروایاتی به عنوان‏«زینت مسجد»آمده است.

امام باقر(ع)فرمود:امام جماعت‏باید از افراد اندیشمند و صاحب‏فکر باشد. (32) رسول خدا(ص)فرمود:کسی که پشت‏سر امام عالم نماز بخواند،گویا پشت‏سر من و حضرت ابراهیم،نماز خوانده است. (33) امام جماعت،باید مراعات ضعیف‏ترین افراد را بکند و نماز را طول‏ندهد. (34) از مجموع این احادیث،موقعیت‏حساس امامت جماعت‏شناخته‏می‏شود.

انتخاب امام جماعت

از آنجا که در امام جماعت،برتری و فضیلت‏بر دیگران شرط است،اگر در موقعیتی،چند نفر شایستگی آنرا داشتند که به آنان اقتدا شود،باز هم اوصاف و شرایطی به عنوان اولویت در روایات مطرح است که‏آموزنده است و گرایش به ارزشها و انتخاب بهتر را می‏آموزد.از جمله:

1- کسی که قرائت نمازش بهتر باشد(اقرئهم)

2- کسی که در هجرت،پیشقدم باشد(اقدمهم هجرة)

3- کسی که دین‏شناس‏تر و در مراتب علمی برتر باشد (اعلمهم‏بالسنة و افقههم فی الدین)

4- کسی که سن بیشتری داشته باشد(فاکبرهم سنا)

5- کسی که انس او با قرآن بیشتر باشد.

6- کسی که زیباتر و خوشروتر باشد. (35)

7- صاحب منزل،از مهمان در امام جماعت‏شدن مقدم است.

8- امام جماعت دائمی،بر افراد تازه وارد به مسجد،مقدم است.

در میان امتیازات،به مسئله‏«عالم بودن‏»بیش از هر چیزی تکیه شده‏است.این دانایی و اعلمیت،در همه مواردی که نوعی رهبری و پیشوایی‏در کار است،شرط و امتیاز است.

در حدیث است:

«من صلی بقوم و فیهم من هو اعلم منه لم یزل امرهم الی السفال الی‏یوم القیامة‏» (36) کسی که امامت نماز و پیشوایی گروهی را به عهده بگیرد،در حالیکه میان آنان،داناتر از او هم باشد،وضع آن جامعه تا قیامت،همواره رو به‏سقوط و پستی است.

البته همچنانکه در حدیثی گذشت،امام جماعت‏باید مورد پذیرش وقبول مردم باشد.این مقبولیت،از راه علم و پاکی و عدالت و تواضع واخلاق نیکو بدست می‏آید.

نباید غفلت داشت که گاهی دشمنان و اهل نفاق،برای ضربه زدن‏به اسلام و روحانیت،امام جماعتی را با شایعه و تهمت و دروغ،بدنام‏می‏کنند تا او را به انزوا بکشند.هشیاری مردم،خنثی کننده این نقشه‏شیطانی است.پشت‏سر کسی نباید به جماعت ایستاد که با فسق و گناه وبدرفتاری،مقبولیت‏خود را از دست داده است،نه آنکه دستهای مرموزدشمن،او را از نظرها انداخته باشد!...



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:6 عصر روز سه شنبه 87 دی 17


آئین اسلام،از بعد اجتماعی مهمی برخوردار است و با عنایت‏به‏برکات آثار وحدت و تجمع و یکپارچگی،در بسیاری از برنامه‏هایش‏بر این بعد،تکیه و تاکید کرده است.

برگزاری نمازهای روزانه واجب نیز به صورت جماعت و گروهی،یکی از این برنامه‏هاست.

در اینجا به اهمیت‏«نماز جماعت‏»و آثار گوناگون آن اشاره‏می‏کنیم:

اهمیت نماز جماعت

غیر از آثار فردی و اجتماعی نماز جماعت(که به آنها اشاره خواهدشد)پاداش‏های عظیمی برای آن بیان شده که در اینجا به بعضی ازروایات،اشاره می‏شود. از رسول خدا(ص)نقل شده که:«من سمع النداء فلم یجبه من غیرعلة فلا صلاة له‏» (1) نماز کسی که صدای اذان را بشنود و بی دلیل،در نماز جماعت‏مسلمانان شرکت نکند،ارزشی ندارد.

در حدیث،تحقیر نماز جماعت،به منزله تحقیر خداوند بشمار آمده‏است:«من حقره فانما یحقر الله‏»(2) شرکت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بیمه می‏کند. (3) و برای هر گامی که به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثواب‏و حسنه در نظر گرفته شده است. (4) همین که کسی برای شرکت در نماز جماعت از منزل خارج‏می‏شود،یا در مسجد،در انتظار نماز جماعت‏به سر می‏برد پاداش کسی‏را دارد که در این مدت،به نماز مشغول بوده است. (5) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بیشتر باشد،پاداش آن بیشتراست.این کلام رسولخداست که فرمود:«ما کثر فهو احب الی الله‏» (6) حدیث جالبی در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتی از آن‏در رساله‏های عملیه هم ذکر شده است.ترجمه تمام حدیث چنین است:

اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کنندگان و امام جماعت‏به 10 نفر رسیدند،پاداش‏72800 نماز دارد.

ولی،همین که عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداکسی نمی‏داند. (7) در حدیث دیگر است:هر که نماز جماعت را دوست‏بدارد،خدا وفرشتگان او را دوست می‏دارند. (8) در زمان پیامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت کم می‏شدند، آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد می‏پرداخت و می‏فرمود:شرکت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چیز سنگین‏تر است. (9) قرآن نیز،از اوصاف منافقان،بی حالی و کسالت هنگام نماز را بیان‏کرده است. (10 چرا که سحر خیزی و حضور در جماعت مسلمین،آن هم ازراه‏های دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ایمان و عشق نمازگزاراست.

حضور در نماز جماعت،خاص یک منطقه نیست.انسان در هر جا که باشد،خوب است‏به فکر نماز جماعت و حضور در آن و تشویق‏دیگران باشد.

رسول خدا(ص)در باره اهمیت جماعت،فرمود:

«صلاة الرجل فی جماعة خیر من صلاته فی بیته اربعین‏سنة.قیل:یا رسول الله!صلاة یوم؟فقال(ص):صلاة‏واحدة‏» (11) یک نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادی در خانه‏است.پرسیدند:آیا یک روز نماز؟فرمود:بلکه یک نماز.

و می‏فرمود:صف‏های نماز جماعت،همانند صف‏های فرشتگان درآسمان چهارم است. (12) اولین نماز جماعتی هم که بر پا شد،به امامت رسول خدا و شرکت‏حضرت علی(ع)و جعفر طیار(برادر حضرت علی(ع))بود.همین که‏ابوطالب،فرزندش علی(ع)را دید که به پیامبر اقتدا کرده،به فرزنددیگرش جعفر گفت:تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن و این جماعت دو سه‏نفری،پس از نزول آیه «فاصدع بما تؤمر» بود،که فرمان به علنی ساختن‏دعوت و تبلیغ می‏داد. (13)



نویسنده : سید سبحان » ساعت 5:5 عصر روز سه شنبه 87 دی 17



8. بی اعتنائی به نماز جماعت

عن ابی جعفر علیه السلام قال: قال امیرالمؤمنین علیه السلام:

من سمع الندآء فلم یجبه من غیر علة فلا صلاة له.

امام باقر علیه السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می‏فرماید که حضرتش فرمود:

هر که صدای اذان جماعت را بشنود و بدون هیچ عذری اجابت نکند نماز ندارد (نمازش مقبول نیست).

«وسائل الشیعه/ج 5/ ص 375»

9. کیفر ترک نماز جماعت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

لینتهین اقوام لا یشهدون الصلاة او لامرن مؤذنا یؤذن ثم یقیم ثم امر رجلا من اهل بیتی-و هو علی علیه السلام - فلیحرقن علی اقوام بیوتهم بحزم الحطب لانهم لا یاتون الصلاة.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

آنانکه در نماز جماعت‏حاضر نمی‏شوند لازم است از اینکار خودداری کنند و گرنه دستور خواهم داد مؤذن اذان و اقامه بگوید.آنگاه- پس از اقامه جماعت- یکی از اهل بیت‏خود را (که علی علیه السلام باشد) فرمان می‏دهم تا خانه‏های کسانی را که در جماعت‏حاضر نشده‏اند، با بسته‏های هیزم به آتش کشد.

«وسائل الشیعه/ج 5/ ص 376»

10. نماز جماعت، میزان شناسایی

عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم انه قال:

ان سئلت عمن لم یشهد الجماعة فقل: لا اعرفه.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

اگر درباره کسی که به نماز جماعت‏حاضر نمی‏شود از تو سؤالی نمودند، بگو من او را نمی‏شناسم.

«محجة البیضآء/ج 1/ص 342»

آداب جماعت

11. به پیش برای نماز جماعت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

اذا سمعت الاذان فات و لو حبوا.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

هنگامی که اذان نماز را شنیدی- هر چه سریعتر- به مسجد بیا، گر چه سینه‏خیز باشد.

«کنز العمال/ج 7/ ص 578/ حدیث 20337»

12. امام جماعت

ان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال:

امام القوم وافدهم فقدموا فی صلاتکم افضلکم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

امام جماعت هر جمعی نماینده آنان-در پیشگاه خداوند- می‏باشد پس برای امامت جماعت‏خود بهترین‏ها را برگزینید.

«بحار الانوار/ج 88/ص 109»

13. پیوند دلها در نماز جماعت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

استووا تستو قلوبکم و تماسوا تراحموا.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

-صفهای نماز جماعت را- هماهنگ و تنظیم نمائید تا دلهایتان متعادل شود و شانه‏ها در تماس با هم باشد، تا مهربانی افزوده شود.

«کنز العمال/ج 7/ص 623/حدیث 20575»

14. امام جماعت ضامن نیست

عن ابی عبدالله علیه السلام انه ساله رجل عن القراءة خلف الامام فقال علیه السلام:

لا، ان الامام ضامن للقراءة و لیس یضمن الامام صلاة الذین خلفه انما یضمن القراءة:

کسی از امام صادق علیه السلام در مورد خواندن حمد و سوره در نماز جماعت‏سؤال نمود، حضرت فرمود:

نخوانید چون امام جماعت ضامن قرائت‏حمد و سوره است اما ضامن نماز مامومین نیست- فقط قرائت‏بعهده اوست-.

«وسائل الشیعه/ج 5/ ص 421»

15. سرعت در نماز جماعت

عن ابی عبدالله علیه السلام قال:

صلی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الظهر و العصر فخفف الصلاة فی الرکعتین فلما انصرف...قالوا:

خففت فی الرکعتین الاخیرتین؟

فقال لهم: او ما سمعتم صراخ الصبی؟!

امام صادق علیه السلام فرمود:

روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نماز ظهر و عصر می‏خواندند، ناگهان دو رکعت آخر نمازرا سبکتر خواندند، اصحاب پس از ادای نماز سؤال نمودند که-آیا دستور جدیدی آمده؟ فرمود برای چه؟

گفتند:- چرا دو رکعت آخر نماز را سبکتر بجا آوردی؟

فرمود: مگر فریاد- گریه-کودک را نشنیدید؟!

«وسائل الشیعه/ج 5/ ص 369».

 



نویسنده : سید سبحان » ساعت 4:57 عصر روز سه شنبه 87 دی 17

   1   2   3   4   5      >