دیدآورنده:مؤلفی ناشناخته از قرن ششم، |
خلاصه: |
کلمات کلیدی: |
، |
حضور قلبچون به نماز برخیزی خاطر خود را حاضر کن و دلْ فارغ گردان از اندیشهها و از خدای خود شرم دار که پیش وی بایستی با دل پر اندیشه و سینه پر وسوسه؛ و بدان که خدای تعالی نماز تو که قبول کند به قدر فروتنی و شکستگی تو قبول کند. قال اللّه تعالی: الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعونَ (مؤمنون، 2) و إِنَّها لَکَبیرةٌ إلاّ عَلَی الخاشعینَ. (بقره، 45) فرشته موکلاز امام صادق علیهالسلام روایت است که چون بنده درِ نماز گشاید خدای عزّوجل روی بدو آرد و فرشته را برو موکّل کند که قرآن از دهان وی فراگیرد. اگر بنده روی از نماز بگرداند خدای تعالی روی از وی بگرداند و وی را با آن فرشته گزارد و اگر رو به کلی بر نماز دارد خدای تعالی روی کریم خود بدو آرد تا که آن نماز بردارند تمام و اگر سهوی افتد یا غفلتی بدو درآید یا به چیزی دیگر به جز از نماز مشغول شود از نماز بردارند به قدر آنچه روی بدو آورده بود و دل غافل را هیچ ندهند و مراد به روی حق تعالیْ عنایت و رضای وی است. پس بِیندیش که پیش که ایستاده و با که راز میگویی و چنان پرست وی را که گویی او را همی بینی که اگر تو را نببینی او تو را همی بیند. بانگِ نمازو چون بانگ نماز گویی باید که روی فرا قبله داری و در میان آن سخن نگویی و بر پای ایستاده باشی و آخر فصلهای آن را بر ننهی بلکه بر آن وقف کنی و تأکید این سنتها در اقامت زیادت بود. چون بانگ نماز بگویی سجده کن و بگوی: لا إلهَ إلاّ اَنْتَ سَجَدْتُ لَکَ خاشِعاً خاضِعاً ذَلِیلاً فَصَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ وَ أغْفِرْلی وَ ارحَمْنی وَ تُبْ عَلَیَّ إنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ. و روایت است که در این سجده بگوید که: اللَّهُمَّ اجعَلْ قَلْبی بارّاً و رِزْقی دارّاً و اجعلْ لی عندَ قَبْرِ نبیّک صلواتُکَ علیهِ و الِهِ مُستقرّاً و قَراراً. هفت تکبیرآنگه درِ نماز بگشایی به هفت تکبیر با هر تکبیر دستها بر میآر تا نرمه گوش در برابر رویْ انگشتها به هم باز نهاده مگر انگشت سِتُرگ آن را از دیگر انگشتها جدا دار و بگوی اللّه اکبر. پس دستها فروگذار بر ران و در مقابل زانو و هم چنین تکبیر دیگر بگوی، پس بگوی: اللهمَّ اَنْتَ الْمَلِکُ الْحَقُّ لا إلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْ لِی اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاّ اَنْتَ. و از این هفت تکبیر یکی فریضه است و آن تکبیر احرام است و باقی سنّت و فریضه آن است که بدو نیتِ دو نماز شدن کُنی و اَوْلی آن است که آن تکبیرِ باز پسین بود و روا بود که نخستین بود. تکبیر و نیتو واجب بود که نیت با تکبیر واجب به هم بود. پس با تکبیرِ باز پسین نیت کن به دل، بِیاندیش که فریضه نماز پَسین میکنم خدای تعالی را و چون بر پای باشی پایها به هم نزدیک دار چندان که میان آن مقدار سه انگشت گشاده بود تا بِه دَستی، و همه سرانگشتان پای را فرا قبلهدار و از قبله بِمَگردان. و باید که چون برپای باشی در سجدهگاه نگری و از راست و چپ منگر و دل به نماز مشغول دار که از نماز تو قبول نکنند مگر آن که به دل با آن باشی تا بهتر بود که از نماز بنده چهار یکی یا سه یکی قبول کنند. و نماز چنان کن که گویی و داعْ همی کنی و پس از آن نماز دیگر در نخواهی یافت و با موی و روی و اعضای خود بازی مکن. قرائت حمدو الحمد و سوره با او بر خوان و برآهستگی خوان و حروف را به جای خود بنه و تشدیدها را نگاهدار و جهد کن تا میان «ض» و «ظ» فرق کنی و در نماز پشین و دیگر پوشیده خوان و در نماز بامداد و شام و خفتن در دو رکعت نخستین بلند بخوان. و در پسین و دیگر و شامْ سورتهای کوتاه خوان چون القدر و کافرون و زلزال و عادیات و تکاثُر و مانند آن. و در نماز خفتنْ از سورتها از سَبع مفصلَّ، چون الفجر و الأعلی و انفطار و مانند آن. و در نماز بامداد از سورتهای مِهین مفصلَّ چون المزَّمِّل و المدَّثِّر و سوره نوح و الحشر و نبأ و مانند آن. و فاضلترین سورتی که خوانی پس از الحمد در فریضه «اِنّا انزلناه» است و توحید و کافرون و سورتی دراز مخوان که اگر به خواندن مشغول شوی وقت نماز برود و میان الحمدْ و سوره جدا کن به خاموشی اندک و همچنین میان سوره و تکبیر رکوع و میان دو سورهْ زیادت بر الحمد مکن، در فریضه و در نافله شاید و چون در فریضه و الضُّحی خوانی اَلَم نشرح با او جمع کن که آن هر دو یک سورهاند و همچنین سوره الفیل و «قریش». * * * پس سر بر آر و تکبیر بگوی و سوره تمام بخوان و اگر سجده در آخر سوره بود، از سجده برخیز و الحمد بخوان پس رکوع کن. و مستحب بود در نماز پسین و دیگر نیز بسم اللّه الرّحمن الرحیم را به جَهر خواندن و در نماز پیشین و دیگری از روز آدینه سورة الجمعه و المنافقون خواندن. تکبیر رکوعچون از قرائت فارغ شوی دستها بر آر و تکبیر رکوع بگوی، آنگه رکوع کن، هر دو کف دست را از سر زانوها پر کن، انگشتان گشاده و خم از زانوِ بِبَر و پشت راست گردان و گردان و سرکشیده دار و وارن را به پهلو باز مَنِه و چشم خوابانیده دار یا در میان دو قدم مینگر. و از امیرالمؤمنین علیهالسلام پرسیدهاند که معنی گردن کشیده داشتن در رکوع چیست؟ گفت: تأویلش آن است که ایمان میآورم به خدای حتی اگر همه گردنم بزنند. آنگه سر از رکوع برآور و راست بایست چنان که هر عضوی از تو با جای خود شود و بگوی: سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین أهْلِ الْجُودِ و الْجَبَروُتِ وَ الْکِبریاءِ وَ الْعَظَمَةِ. به آواز بلند گوی اگر امام باشی و پوشیده گوی اگر مقتدی باشی. آنگه دست برآر به تکبیر سجود و چون تکبیر کردی به سجود شو، مثال آنکه اشتر باریکْ میان فرو خُسپد شکمش به زمین نرسد بر هفت استخوان خود سجده کن، پیشانی و دو دست و دو سر زانو و دو سرانگشت سترگ از هر دو پای و بینی نیز بر زمین نه سُنَّت را. سجدهو چون به سجود خواهی شد، نخست دست بر زمین نه و ابتدا زانو بر زمین مَنِه، الا در حال ضرورت. و صادق علیهالسلام را از علت آن پرسیدند. گفت: زیرا که مفتاح نماز به دو دست است. و در حال سجود دستها گسترانیده دار و هر دو دست را پیش زانو بنه برابر روی، انگشتها به هم باز نهاده. امیرالمؤمنین علیهالسلام را پرسیدند که، معنی سجده پسین چیست؟ گفت: تأویلش آن است که ازو آفریدی ما را یعنی از زمین و تأویل سر بر آوردن از سجود آن است که ازو بیرون آری ما را و سجده دوم یعنی باز به او رد کنی ما را و سر برآوردن ازو یعنی دیگر باره ازو بیرون آری ما را. و در حال سجودْ هیچ عضوی را بر دیگری منه و ارش دستها را بر زمین مگستران و بر ران منه و شکم بر رانْ باز منه و هم چنین ران به ساق منه و در حال سجود در کنار بیتی مینِگر. پس سر از سجود بردار و دو دست به تکبیر بردار و متمکّن بر زمین نشین. ران چپ بر زمین نهاده و ران راست برداشته پشت پای راست بر کف پای چپ نهاده و در کنار همی نگر و بگوی: أَستغْفِرُ اللّهَ رَبّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ پس دستها برآر به تکبیر و سجده دوم همچون اول بکن و همان تسبیح بگوی پس سر برآر از او و با تکبیر و متمکّن بر زمین نشین. چون راست بنشینی به رکعت دوم برخیز و بگوی: بِحَوْلِ اللّهِ و قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ وَ أَرْکَعُ وَ أَسْجُدُ. قرائت حمد و سورهچون راست بِاِستادی، الحمد و سوره بر خوان و با هر یکی بسم اللّه الرحمن الرحیم بگوی و مستحب بود که در رکعت اول إنا انزلناه خوانی و در دوم قلْ هو اللّه. «نماز کنندهْ ایشان را وسیلت سازد به خدای تعالی و در دوم رکعتْ سوره توحید خوانی زیرا که دعا بر اثر او مستجاب بود و به دنبال او دعای قنوت خواهد بود. چون از قرائت فارغ شوی دستها به تکبیر برآر بر رویْ آنگه کفِ دست سوی آسمان کن و دعای قنوت بگوی و قنوت مستحب است در همه نمازها «الاّ در شَفْعَ» [در نماز شب] و در فریضهها تأکیدِ استحبابش زیاد است. و فاضلترین چیزی که در قنوت بگویی کلمات فَرَج است. نماز فریضهو جهد کن که نماز فریضه جز به جماعت نکنی که خدای تعالی به جماعت فرموده استْ هم چنان که به نماز فرموده است آنجا که گفت: وَ أَقِیمُوا الصَّلوةَ وَ اتُوالزَّکوةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعِینَ. (بقره، 43) و نماز به جماعتْ فاضلتر بود از نماز تنها به بیست و پنج درجه در بهشتْ و نماز به جماعتْ بیست و پنج نماز بود تنها. پس اگر چنین سودی را سهل فراگیری چه فایدهای بود تو را در فضل و علم تو و آن را سهل شمردن جز از سست یقینی نبود. پیغمبر صلیاللهعلیهوآله گفت: هرکه پنج وقت نماز به جماعت کند برو ظنّ همه خیری برید. |